- ۴ نظر
- ۲۶ آبان ۹۶ ، ۱۶:۴۵
ازدواج نکرده بود. هیچ ادعایی نداشت، اما ما همیشه فکر میکردیم که خودش را وقف ما و مدرسه کرده است. وقتی به کلاس سوم رسیدیم معلم دین و زندگیمان در بخشی که مربوط به احترام به پدر و مادر بود گفت: "پیش خودمان بماند، او یک نمونه است از وقف زندگی برای پدر و مادر" و گفت که پدرش هشت سال است که به کما رفته و تمام کارهای خانواده را او انجام میدهد. بعد از چند سال که ما از مدرسه رفته بودیم پدرش از دنیا رفت و مادرش هم درست یک سال بعد از آن. میگفتند، با یکی از خواهرهایش که مجرد مانده بود در خانه پدریشان زندگی میکنند. امروز شنیدم که خواهرش بعد از دو سال تحمل بیماری سرطان، او را تنها گذاشته است.
عاشق شریعتی بود. صبحها در صبحگاه برایمان شعرهای سیمین بهبهانی را میخواند. ساعتها وقت میگذاشت تا زندگینامه مشاهیر را برایمان تهیه کند و از این راه به ما انگیزه میداد. اصلا هم برایش مهم نبود که نیم ساعت از زنگ اول را به برگزاری صبحگاه بگذراند! اینطور بود که با روحیه و خوشحال به کلاس میرفتیم. آن روزها فکر میکردم که به جای احمدینژاد، اداره امور مملکت باید با او سپرده میشد. شاید او اولین کسی بود که چشمهایم را به نور مهربانی روشن کرد. اولین کسی بود که میدیدم به کارش ایمان دارد. بیشک، او یکی از بزرگترین آدمهاییست که در زندگیم دیدهام. امروز که فکر میکنم، میبینم که او هنوز هم با حرفهایش و کردارش و رفتارش، بر ملک وجود من حکم میراند...
دارد کمکم باورم میشود که خیلی از آدمها برای هیچ هدفی به غیر از تولیدمثل به این دنیا نیامدهاند. نیازهایشان دقیقا همان نیازهای طبقه اول از هرم مازلوست. قانونشان و اخلاقشان هم همان چیزیست که در جنگل برقرار بوده است. حالا دیگر آنقدر توقعم و انتظارم را از دیگران پایین آوردهام که میتوانم با دیدن کوچکترین محبت یا از خودگذشتگیِ آنها به وجد بیایم،...
ساعتها سخنرانی میکند، او قادر است برای انواع مشکلات سیاسی مملکتی و جهانی راه حل پیدا کند. اما بعید میدانم که بلد باشد؛ یک "دوستت دارمِ" ساده را به همسرش بگوید.
روزی خواهد رسید که من به جنگ با شمارهها خواهم رفت و در خانهای زندگی خواهم کرد که ساعت در آن جایی نداشته باشد و کتابهایی خواهم خواند که صفحههاشان شماره نداشته باشند و،...
هیوستون اسمیت، دینپژوه، فیلسوف، آهنگساز، فیلمساز و نویسندهی برجستهی آمریکایی که چند ماه پیش به رحمت خدا رفت از دانشگاهیان معنوی محبوبم بود. گرچه از شاخصترین دینشناسان معاصر بود و کتابها (از جمله کتاب «ادیان جهان» که سه میلیون نسخه منتشر شده است و کتاب تاثیرگذارِ «چرا دین اهمیت دارد؟») و مستندهایش در معرفی ادیان جهان از منابع معتبر و درسیِ دینشناسی به شمار میرفتند، همچنان ایمانی ساده و زیبا داشت. در همان تنها دو دیدار حضوری و دو قرار اسکایپی آرامش نادر و دلربا و ایمان مادربزرگانهاش تاثیر زیادی رویم گذاشت. نمونهای دیدنی از اندیشمندی بود که ایمانش در خدمت زندگی معنادارتر و نیکوکارانهتر و آرامش و مهرورزی بیشتر قرار گرفته بود. الگوی خوبی از «تکمیلگرایی» در زیست معنوی بود، به این معنا که ضمن مداومت بر عبادات سنت خودش (مسیحی) به روی سنتهای دیگر گشوده بود و از آموزهها و ورزههای معنوی دیگر سنتها هم بهره میبرد. میگفت به روایتی معنوی و سازگار با اخلاقِ فرادینی از همهی ادیان بزرگ جهان ایمان دارد. هم کلیسا میرفت، هم روزی پنج بار به زبان عربی نماز میخواند و هم بر یوگای هندو و مراقبههای بودیستی و فرادینی مداومت داشت. در نودوهفتسالگی هم همچنان مشتاق خوشهچینی از سنتهای معنوی بود. وقتی به او گفتم میان آموزگاران معنوی و اقطاب سلاسلی که دیدهام نادر دَدَ، اسماعیل دولابی و ابراهیم گامارد را از حیث آرامش و رضایت باطن نمونه یافتهام چنان شوق کودکانهای به شناختشان نشان داد که تا خواندن ترجمهی بخشهایی از «طوبای محبتِ» مرحوم دولابی و پیگیری قرار دیدار با آن دو معنوی دیگر پیش رفت. میگفت دینی بهتر است که آرامش و شادیِ درون و شوقِ نیکی بیشتری بیافریند و به تجربه دیدهام معمولا این دین برای هر کس روایتی معنوی و اخلاقی از دین مادربزرگاش است. با وجود کهولت سن و مشغلهی زیاد در پاسخ به سوالهای ایمیلی و تلفنی به دانشجویانِ غریبهای مثل من هم گشادهرو و پرحوصله بود. آخرین باری که سه سال پیش با او تلفنی صحبت کردم گفت: قبلا شک داشتم ولی امروز به تجربه و نود سال جستجوگریِ دینی اطمینان دارم بدون ورزههای معنویِ منظمِ روزانه نمیتوان به زندگی «معنای معنوی» داد. هستهی ادیان نه باورها و دستورات فقهیشان که همین عبادات روزانهی معنابخش اند که به تجربهی حضور خدا میانجامند. میگفت اغلب منکران خدا فقدانِ دلیل برای خدا را به اشتباه دلیلِ فقدانِ خدا محسوب کردهاند و به جای بحث فلسفی/علمی دربارهی خدا باید ارتباط با او را تجربه کنند. خدایش رحمت کند.
*.
روش علمی برای فهم جنبههای فیزیکی زندگی ما تقریبا عالی عمل میکند. اما این روش در پیشنهاد ارزشها، اخلاقیات و معانی که در مرکز زندگی ما قرار دارند، عدم توانایی آشکاری دارد.
هیوستون اسمیت
**.
این ویدئو جهت آشنایی بیشتر با هیوستون اسمیت