و چشمانش بدرقه من،..
عزیزترین، می شنوم که تصمیم، جایگزین تردیدهایت می شود و ادامه کار متوقف می ماند. هیچ کس باور نخواهد داشت که نگاه تیزبین فروغ در جامعه ای پدرسالار نتواند مادری شایسته را پیدا کند. مادر نمونه، شاید گمنام ترین مادر جوان از دست داده این مرز و بوم باشد. شاید نصرت بانو باشد که دختری چون تو را در دامان خود پرورش داد. شاید مادر من باشد، که سپید بود به سپیدی ماه و چشمان پرمهرش دو دریاچه از عسل، با گیسوانی به رنگ خرما و نقره که وقتی چادر سفیدش را بر سر می نهاد، شبهی بود ایستاده به قیام. و وقتی به سجود میرفت، سر بر شانه او می نهادم، او صبر میکرد، الله اکبر بلندتری میگفت و من برمیخواستم. او برمیخواست. دلش با خدا بود و چشمانش بدرقه من و مهرش برکت تمام زندگی ام.
بهترین، هیچ کس جز من نمی داند که تلاطم درون تو از عمق چه عاطفه ایست...
بانوی اردیبهشت- نویسنده و کارگردان: رخشان بنی اعتماد
ینی انتخاب هات عالی هستن