چیز دیگر

...،در ره دل، چه لطیف است سفر

چیز دیگر

...،در ره دل، چه لطیف است سفر

چیز دیگر

هرگز حضورِ حاضرِ غایب شنیده ای؟!
من در میانِ جمع و دلم جای دیگر است،...
سعدی

شوریِ غذا

پنجشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۵۶ ب.ظ

املت گوجه بادمجانی که امشب درست کرده بودم شور شده بود. س دو تا لقمه خورد و گفت من سیرم! من و ح به خوردنمان ادامه دادیم. به آخرهای غذا که رسیدیم، عذرخواهی کردم، گفتم ببخشید که شور شده. س گفت: آره خیلی شور شده، من روم نشد بگم، خوب شد خودت گفتی، ولی ح همچنان به خوردن ادامه داد و گفت: تا حالا تو عمرم املت به این خوشمزگی نخوردم،...

من هم فکر کردم که شاید دوست داشتن به همین معنی باشد که بتوانی غذای شور را بخوری و اتفاقا از خوردنش لذت ببری،...

  • ۹۵/۱۰/۱۶
  • امیرحا فظ

نظرات (۱)

منم فک می کنم یه همچین چیزی باشه،که یه آدم رو با تمام نقاط قدرت و ضعف ش بپذیری و حتی بعضی اوقات این نقص هاش هم برات شیریم باشه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی